اسرار دفینه

فروش فلزیاب، فروش طلایاب، گنج یاب تصویری

اسرار دفینه

فروش فلزیاب، فروش طلایاب، گنج یاب تصویری

شیر در دفینه


شیر در دفینه
نظریه نخست:
علامت شیر جزیی از نمادگرایی قرون وسطی بوده و شیر به عنوان نمادی از حضرت عیسی(ع) دیده می شود. حضرت عیسی(ع) در اغلب هنرهای اصیل نقاشی و مجسمه سازی ، شیر را با اندیشه انسانی به تصویر کشیده است. حضرت عیسی (ع) به دلیل در مقام پسر خدا بودن ؛ ایده ای را برای توصیف مفاهیم شجاعت ، قدرت و پادشاهی به تصویر کشیده است. مجسمه شیر در ورودی و یا خروجی اماکن کاخ مانند دوران باستان به چشم می خورد. اگر چنین علامتی را دیدید ( راه شیر) ، می توان گفت که شما در ورودی کاخ هستید. عموما (در ورودی) دو عدد از شیر ها روبروی یکدیگر هستند. بعد از پیدا کردن اولین مجسمه شیر ، برای کسب نتیحه به دنبال شیر دوم باشید

نظریه دوم:
مجسمه شیر سنگی بدون شک برای مقبره سلطنتی به کار رفته است. مجسمه هایی دو تایی در روبروی تپه بوده و مجسمه های تک عددی نشانگر وجود مقبره در زیر یا روی تخته سنگهای بزرگ است.دفینه از ۳۰ متر دورتر نیست و جنس آن بسیار با ارزش است

نظریه سوم:
ردیابی و شناخت مجسمه شیر سنگی موجود و یا مدفون در ورودی یا خروجی خرابه کاخهای باستانی و بعضی از اماکن شبیه به آنها از مهمترین کار هاست. کشف یکی از مجسمه ها به معنای یافتن راه ورودی قصر است.در ( جاده شیر) مجسمه سنگی شیر تنها نبوده بلکه یکی دیگر در همان مکان در چپ یا راست وجود دارد
فارغ از این مطالب ، علامت شیر در غار ، آرامگاه و بر روی سنگها به عنوان علامت گذاری استفاده شده است. آنها نماد دفینه هستند. دفینه دارای علامت شیر مبین وجود گنیجه اقراد والا مقام است. اگر علامت شیر در روبروی غار باشد باید در جستجوی اتاق پلمپ شده باشید. اگر غار بازی وجود نداشته باشد حتما دهانه آن با سنگ به صورت طبیعی پلمپ شده است. در کشورمان علامت شیر را می توانید در کنار ساحل بیابید. این علامات ، نشانگر رهبریت دزدان دریایی می باشد. بارها راه ورودی این دفاین در زیر آب دیده شده است. کار با این علامت بسیار سخت بوده ولی دارای گنج ارزشمندی است

علامت گل در دفینه یابی


علامت گل در دفینه یابی
علامت نشانگر یک قبرستان قدیمی در منطقه است. در این قبرستان یک قبر باید متفاوت از بقیه باشد . در این قبر ممکن است علائمی باشد که یاد آور گل است اگر پیدا کردید هدف درست است و یک علامت مشخص شده گنجینه است. اگر در علامت گل یکی از گلبرگها کم باشد برگی که کم است تحقیقات خود را در آن جهت ادامه بدهید . ابتدا زیر صخره ایی که در آن یک گلبرگ کم کشیده شده است را بررسی کنید و سپس به سمتی که آن نشان می دهد ، حرکت کنید.



علامت غاز و یا اردک


بعد از تحقیقات زیاد به این نتیجه رسیدیم که علامت غاز و یا اردک با نوک به گنج اشاره می کند. در حالت عادی دم غاز یا اردک باید به سمت عقب باشد اگر دم به زمین نگاه می کند پیشنهاد می کنیم که در این صورت هر دو طرف نوک و دم را با دقت زیاد بررسی کنید. اگر در حالت خوردن دانه باشد آنجا یک انبار می باشد و به سمت نوک را بکاوید.



کول تپه

کول تپه

کول‌تپه به جائی اطلاق می‌شود که تودهٔ بزرگی از خاکستر بصورت طبقه‌طبقه، روی هم انباشته شده و بصورت تپه‌ای مانند درآمده‌باشد. در آذربایجان غربی بویژه کناره‌های دریاچه ارومیه که مرکز آتشکده‌های ایران بوده‌است، کول‌تپه‌های زیادی برجا مانده‌است. روستائیان از این خاکسترها برای کود دادن بزمین بهره می‌برده‌اند و سالیان دراز است که آنها در کشتزارهای خود استفاده می‌کنند تا موجب باروری زمین گردند، بطوری که برخی از این توده‌های خاکستر یا کول‌تپه‌ها اکنون اثری برجا نمانده‌است. این خاکسترها لایه‌لایه‌اند و در میان هر لایه مقداری خاک و گاه اشیاء قدیمی بویژه کاسه و کوزه و ظروف مختلف پیدا می‌شود.
دربارهٔ علت پیدایش این تپه‌های خاکستر در آذربایجان ایران حدس‌های گوناگونی زده می‌شود. بیشتر دانشمندان برآنند که این تودهٔ خاکستر بازماندهٔ هیزمی است که در آتشکده‌ها می‌سوخته و در طی سده‌ها تلی از خاکستر برپا گشته‌است. اما به سبب اینکه در جاهای دیگر ایران حتی نزدیک به آتشکده‌های بزرگ تپهٔ خاکستر وجود ندارد، برخی دیگر از محققان این نظریه را قبول ندارند. نظریهٔ دیگری که عنوان شده‌است به اینصورت است که شاید علت را در ویژگی آئین مردم این ناحیه باید جستجو کرد. ناحیهٔ اطراف دریاچه ارومیه، نخستین جای فرود آمدن نیاکان مادی بوده‌است که مزداپرست بوده‌اند و در سحرگاه مهاجرت هنوز از آئین زرتشت آگاه نبوده‌اند و شاید هم هنوز زرتشت هنوز پا به جهان نگذاشته بوده‌است. مزداپرستان گویا مانند هم‌تباران هندی خود مردگان را در جایگاهی ویژه می‌سوزاندند و این خاکستر فراوان، بازماندهٔ چوب و هیزمی است که جسد را در میان آن به آتش می‌کشیده‌اند و بنابر سنن کهن پس از سوزاندن جسد برای زندگی پس از مرگ شخص درگذشته، در میان خاکسترها ظروف سفالین یا فلزی می‌گذاشته‌اند و روی این تودهٔ خاکستر خاک نرم می‌ریخته‌اند تا هنگامی که شخص دیگری درمی‌گذشته، برای سوزاندن او دوباره بتوانند بر پهنهٔ خاک هیزم قرار بدهند. استخوان‌های سوخته شده را سپس گرد آورده و آنها را در استخوان‌های کنار آتشکده می‌ریختند همچنانکه امروز هنگامی که جسد در دخمه‌ها پوسید و عاری از گوشت و پوست شد، استخوان‌ها را در چاه استودان می‌ریزند.