اسرار دفینه

فروش فلزیاب، فروش طلایاب، گنج یاب تصویری

اسرار دفینه

فروش فلزیاب، فروش طلایاب، گنج یاب تصویری

نشانه های دفینه

نشانه های دفینه

1. در کنارش دفینه وجود دارد

 
2 – علامت گمراه کننده و یا دفینه اش را برداشته اند

 
3 – نشانه در ورودی غار است بدون تله فیزیکی و بدون زهر
4 – غار (تله فیزیکی) دارد به دیوارهای کناری دست نزن
5 – در دوره روم توسط راهزنان بعنوان نشانه دفینه ایی استفاده شده که در انبار و یا اتاق زیر زمینی مخفی شده است
6 – نشانه دفینه راهزنان است زیر نشانه را بررسی کن
7- به جهت نشانه (دفینه اش را برداشته اند)
8 – محل ملاقات راهزنان

 
9 – نشانه دفینه ایی که توسط دو نفر راهزن مخفی شده است
10 – قبر جلوی نشانه است (نشانه دفینه است) خزینه و گنجینه اش مال راهزنان است
11 – نشانه دفینه سوگند خورده شده و بزرگی است ، یک متر سمت راست نشانه را بررسی کنید.




کانال اسرار دفینه
https://t.me/joinchat/AAAAAEND6E58Gj2jmgdyWQ

بزرگترین گنج جهان در ایران که هنوز پیدا نشده

بزرگترین گنج جهان در ایران که هنوز پیدا نشده !

 گنجینه پادشاه بزرگ ایرانیان، داریوش سوم هخامنشی که در سالهای ۳۸۰ تا ۳۳۰ قبل از میلاد می زیست، شاید بزرگترین گنج تمام دوران ها باشد. بخشی از این گنج را امپراتور مقدونیان، اسکندر (۲۳۲ – ۳۵۶ ق.م) زمانی که در سال های حدود (۳۳۴ ق.م) کشور پادشاهی ایران را تسخیر و گنجینه های شوش، ایسوس (شهری در کشور ترکیه کنونی)، دمشق و تخت جمشید را چپاول کرد به تاراج برد.امپراتور فاتح تنها در تخت جمشید حدود ۹,۰۰۰ تالنت طلا و ۴۰,۰۰۰ تالنت نقره به غنیمت گرفت. هر تالنت با معیارهای امروزی حدود ۲٫۲۶ کیلوگرم بود، یعنی بیش از ۱۰۰۰ تن یا به حساب دیگر بیش از ۵۰ کاروان بزرگ از حیوانات بارکش که فقط غنیمت یکی از شهر های ایران را با خود حمل می کردند.اما آمار نهایی شهر های ایران کمی تکان دهنده است. مورخ و وقایع نویس باستانی یونان، «دیودور» چنین نگاشته است که “اسکندر کبیر گنجهای حاصل از تمام گنج خانه های تسخیر شده ایران را بر بیش از ۳,۰۰۰ شتر بارکش و ۱۰,۰۰۰ جفت قاطر (بیش از ۲۳,۰۰۰ حیوان بارکش) سوار کرد و به کشور خود برد. اسکندر در آن زمان در ایران بدون احتساب بخشی از گنجینه ها که داریوش سوم به نقاط امن برده بود، ۷۵۰,۰۰۰ تالنت (حدود ۱۹,۶۵۰ تن) یعنی تقریبا ۹۸۰ کامیون باری ۲۰ تنی پر از طلا و نقره به غنیمت گرفت، البته بدون محاسبه سنگ ها، جواهرات و هزاران شی گران بهای دیگر!بنا بر نگارش های باستانی، وقتی که او بعد ها با ارتش خود به مصر لشکر کشی کرد، دستور داد که سپرهای حفاظتی سربازانش را با نقره خالص آب کاری کنند که نشان از عظمت غارت لشگر مقدونی در ایران بود.

اما سرنوشت باقی گنجینه ها چه شد؟

داریوش با کاروان کوچکی از گنجهایش به اقامتگاه تابستانی خود در هگمتانه (شهر همدان کنونی) رفت. بنا به نگارش های باستانی “داریوش هخامنشی قبل از آن که بمیرد دستور داد که تمام طلاها، نقره ها و اشیای قیمتی دیگر را در نزدیکی شهر دفن کنند. وقتی که اسکندر اقامتگاه تابستانی را به تسخیر در آورد، هیچ اثری از گنج بر جای نمانده بود. اسکندر نیروهایش را وادار کرد هفته ها در اطراف شهر بدنبال گنج مدفون بگردند که جستجویی بی حاصل بود.”این گنجینه که به گفته کارشناسان حدودا نصف دارایی خاندان هخامنشی بوده، برای بازسازی ایران و جمع آوری لشکری انبوه توسط داریوش حمل می شده است.نزدیک به ۲۵۰ سال بعد، سردار رومی مارکوس لیزینیوس کراسوس (۵۳ – ۱۱۵ ق.م) به جستجوی این گنجینه طلا پرداخت و برای آن حتی با پارتها، یکی دیگر از اقوام آسیای صغیر جنگ کرد؛ پارتها در آن زمان سلسله پادشاهی جدیدی را در ایران بر پا کرده بودند (سلسله اشکانیان). سرداران رومی ژولیوس سزار ( ۴۴ – ۱۰۰ ق.م)، مارکوس آنتونیوس (۳۰ – ۸۳ ق.م) و همچنین امپراتور روم، نرون (۶۸ – ۳۷ میلادی) نیز، همگی بدون هیچگونه موفقیتی به جستجوی گنج افسانه ای داریوش پرداختند.در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۲ شمسی) شاه وقت ایران دستور کاوش این گنج را داد؛ یک هیئت آمریکایی با پیشرفته ترین تجهیزات حفاری و اکتشاف به کار پرداخت، اما نتوانست گنج را پیدا کند.به این ترتیب: گنجینه طلای داریوش تا به امروز همچنان در مکانی به شعاع ۱۰۰ کیلومتر، در اطراف شهر همدان خفته است. گنجینه ای که معلوم نیست کی و کجا بیدار شود و جهانیان را محو عظمتش کند.


کارشناسی آثار و اشیاء باستانی


1-      شناخت مکانهای باستانی
2-      شناخت اجساد
3-      شناخت سنگ ها که خود به 3 بخش تقسیم میشود:
1-      سنگهای دوران حجر
2-      سنگهای بعد از دوران حجر
3-      سنگهای میان دوره ای
4-      شناخت سفال ها در دوره پنج هزار ساله
1-      ساده ، قهوایی ، سیاه ، خاکستری
2-      لعاب دار – لعاب بیرونی ، لعاب درونی
3-      نقش دار  که به رنگهای مختلف است و هر رنگ متعلق به یک دوران خاص
5-      فلزات  که خود به پنج قسمت تقسیم میشوند.

الف-      مس : که از تمام فلزات قدیمی تر است. مس را هم به تنهائی درست میکردند و هم در فلزات دیگر آلیاژ میکردند.
ب -       مفرغ : پس از مس مفرغ قدیمی ترین آلیاژ است. مفرغ ساده ساز دارد و نقش دار که بسته به حکومتها فلزات متفاوت میشود و قلم آنها فرق میکند مفرق بیشتر از کلیه فلزات مصرف میشد چون فلزی عادی بود و همه مردم میتوانستن آن را خریداری کنند. چون هم ارزان بود و هم فراوان و به همین دلیل است که در اکثر قبرهای قدیمی فلز مفرغ فراوان یافت می شود.

3-      نقره  که خود بر دو قسمت تقسیم میشود.
الف-   نقره ساده : که از آن سکه و مجسمه های زیبا می ساختند که اکثرآ با عیار بالا از آن استفاده میکردند و اصطلاحآ به آن نقره پنبه ای می گفتند.
ب -    نقره طلاشور : که از آن بیشتر ظروف و مجسمه میساختند و به نقره چند خط طلا میزدند (عیار میکردند) که عمر نقره زیاد شود. شما میدانید که نقره وقتی به مدت طولانی بماند به صورت خاک نقره میشود و از بین میرود. نه اینکه ذات نقره از بین برود بلکه اکسید میشود و به صورت خاک نقره باقی میماند ولی نقره هائی که طلا شور میشدند بسیار سالمتر از نقره خالص باقی میماندند و به همین دلیل هست که کاهی اوقات در حفاری ها در خمر ها فقط خاک نقره یافت میشود.

4-      طلا که به ذات خود نه تنها فلزی گرانبهاست که از استقامت بسیار بالائی برخوردار است و به هیچ عنوان از بین نمی رود.
همه میدانیم که وقتی فلزی به مدت طولانی در زیر خاک میماند جرم خاک به روی آن می نشیند که در اصطلاح میگویند پاتین بسته است و کاملاً هم درست است ولی طلا به ذات خود پاک است و به همین دلیل هم هست که طلا وقتی به مدت طولانی در زیر خاک میماند از خاک پاتین نمی بندد و اکثر کسانی که کار تقلبی میسازند در این قسمت کار مشکل دارند که نمیتوانند طلا را پاتین بندی کنند. پاتین طلا از خود طلا است که به صورت ذرات به روی کار مینشیند چون طلا همه چیز را از خود دور میکند بغیر از طلا.

5-  هفت جوش : در زمانهای قدیم اجناسی را که می خواستند محکم درست کنند که از بین نرود و عمری طولانی داشته باشد ، هفت آلیاژ را با هم ترکیب میکردند که درجه ذوب آن بسیار بالا بود که و از نظر سختی به تیتانیوم فعلی معروف میباشد و از فلزات طلا ، نقره ، مس ، روی ، سرب ، آهن ، مسوار  تشکیل می شد که قلم زدن هفت جوش بسیار سخت و طاقت فرسا بود و هنر مندان بسیار ماهری میخواست تا بتوانند این آلیاژ را بسازند و قلم بزنند. در مورد هفت جوش باید بگویم که از تمام فلزات سنگین تر است و چون ساخت آن بسیار سخت بود آن را قالب هم می ریختند.

6-      سه جوش : بعد از اینکه سختیهای هفت جوش نمایان شد و برای همه هنرمندان کار با آن مشکل بود آلیاژ سه جوش درست شد که کار با آن بسیار راحت تر از هفت جوش بود. این آلیاژ از ترکیب طلا ، نقره و مس ساخته میشود که قلم خوردن آن خیلی راحت تر از هفت جوش بود ولی باز هم از فلزات دیگر محکمتر و سخت تر است و یکی از دلائلی که نقره را طلا شور میکردند همین سختی آلیاژ هفت جوش و سه جوش بود. .فلز نقره طلا شور را اکثرآ هنرمندان برای خاندان دربار می ساختند.طلا کوب با طلا شور فرق میکنه و این دو تا با هم قاطی نشوند.بعضی از نقره ها را طلا کوب میکردند و بعضی از طلا ها را نقره کوب.بعضی از مفرغ ها را طلا کوب میکردند.بعضی از مفرغ ها را نقره کوب میکردند. که این نیز برای شکیل شدن کار بود و اکثرا هنرمندان این کار را برای درباریان انجام میدادند.بغیر از این چهار عمل بالا ، عملی برای کوبیدن با فلزات دیگر انجام نمی شد.


کانال اسرار دفینه
https://t.me/joinchat/AAAAAEND6E58Gj2jmgdyWQ

پوست وانواع نوشته ها و نسخه ها


پوست وانواع نوشته ها و نسخه ها

گنج نامه ها اکثرا روی سنگ است و بعد از آن به ترتیب روی پوست آهو و پوست گاو و گنج نامه های مهم که درباری بوده است بعد از سنگ بیشتر روی پوست کرگدن میباشد. ولی اکثر گنج نامه ها روی سنگ یشم حکاکی می شده است.بیشتر نوشته های روی پوست را داغ میکردند و جوهر های مخصوصی بود که قابل شستشو بود و آب آنها را از بین نمیبرد که اکثر نوشته های روی پوست با این جوهر نوشته می شده است.بعضی اوقات نوشته هائی رو میبینم روی پوست که با خون نوشته شده است.اکثر نوشته های روی پوست با خون گنج نامه یا نسخه نیست و بیشتر آنها دعا هست و جزو طلسمات محسوب می شود و اکثرا با خون کفتر نوشته می شده است.پس این مورد رو اشتباه نکنیم.پوستها در زمان خود دباغی می شدند و مواد مخصوصی مانند رزین و روغن به آنها می خورده است که عمر پوست رو بالا می برده و مقاومت آن را بسیار زیاد می کرده. این پوستها اگر در جای مناسب نگهداری شوند تا پنج هزار سال عمر می کنند.پوستها را اکثرا در جای خشک یا داخل نی نگهداری می کردند و دو سر آن را می بستند و هر چه به پوست هوای کمتری برخورد کند سالم تر میماند و عمر آن طولانی تر می شود.ولی باز هم مگویم که هشتاد درصد گنج نامه ها روی سنگ نوشته میشده است.