سنگ کاسه : معمولا در قدیم هر کجا که قبرستانی بود سنگی صاف در آن محل گذاشته میشد که از جنس سنگ رودخانه ای بود . این سنگ بزرگ و پهن بود و به آن سنگ مرده شور هم می گفتند در آن زمان جسد مرده ها را بر روی همان سنگ شستشو می دادند . در اکثر دهکده ها در گذشته ارباب یا خانی بود که پس از مرگ در همان قبرستان در قسمتی بالاتر از قبرهای دیگر دفن می شد و قبر او را به صورت تلی کوچک می ساختند ولی طوری درست میکردند که زیاد مشخص نباشد و برای او از نماد کاسه روی سنگ مرده شور حکاکی می کردند و بخشی از اموال آن شخص را در کنار جسد او به همراه دو کوزه آب و غذا دفن می کردند البته اگر شخص به همراه خانواده فوت می شد به صورت دسته جمعی در کنار هم دفن می شدند و به نماد سنگ کاسه می افزودند و به ازای هر یک نفر یک سنگ کاسه وجود داشت و فاصله سنگ مردشور تا قبر آن شخص از ۷ متر تجاوز نمیکرد اموال او را هم در متراژ ۲ متری , ۶۰ سانتی متر زیر جسد یا ۶۰ سانت سانت زیر پا در زیر سنگی مدفون میکردند . چون در آن زمان دزدان و غارتگران زیاد بودن و قبر ها میشکافتند و به آن دست برد می زدند برای گمراه کردن آنها بخشی از اشیاء را در کنار خود جسد میگذاشتند تا شخصی که قبر را میشکافت فکر کند که کل بار همین است و به همان بسنده کند . بعضی از سنگ کاسه ها هستند که در کنارشان کاسه های بسیار ریزی به صورت نقطه حکاکی شده است که منظور از این نقطه ها در کنار کاسه فاصله قبر تا کاسه را نشان میدهد و چیزی شبیح به کروکی منطقه ای است که قبر در آن قرار دارد . گودی هر نقطه نشان دهنده عمق بار است , هر یک سانتیمتر یک گز یا یک متر به سمت پایین است .
کاسه ها و جوغنها
یکی از بیشترین علایمی که در ایران عزیز وجود داره سنگ کاسه و جوغنها هستند کاسه ها به طور معمول نشانه قبر هستند اما بعضی مواقع تفسیر دیگری نیز دارند برای یافتن مقبره باید بسته به نوع منطقه شکل قرارگیری کاسه ها و نشانه های کنار آنها و جهت های جغرافیایی دقت نمود هر چه کاسه خوش تراشتر و عمیق تر باشه به همان اندازه بزرگی و ثروت فرد متوفی رو می رسونه معمولا فاصله کاسه تا قبر از ۱۰ متر تجاوز نمی کنه اما درمواقعی استثناهایی نیز وجود داره
تقریباً در تمام قبرها پاهای مردگان خم و یکی از دستها به طرف دهان آورده شده ، از این رو معلوم میشود عقیدهٔ این مردم چنین بوده که انسان پس از مرگ از بین نرفته و همچنین قرار دادن ظروف ، اغذیه و جواهرات اشارهای به زندگی ماوراء زمینی باشد . در طبقه اول تپه حصار ، مردگان را به سمت مشرق ، جایی که خورشید طلوع میکند ، دفن میکردند . این نشانگر این است که خورشید و آفتاب مورد توجه آنان بوده است . اما صورت مردگان به یک طرف نبوده ، به نظر میآید که در هر زمانی از روز که می خواستند مرده را دفن کنند ، بدنش را به سمت مشرق و صورتش را به سمت جایی که افتاب در آن لحظه آنجا بوده است ، قرار میدادند . به طور کلی مردگان را به سه شکل دفن میکردند :
1. دفن مردگان به پهلوی چپ : این روش تدفین که تقریباً نیمی از تدفین را در فلات مرکزی به خود اختصاص داده است ، شامل سه حالت « خم شده » ، « جمع شده » و « چمباتمه » است . در حالت « خم شده » ، تنها دستان مرده ( گاهی یک دست ) را به طرف دهان و سر او قرار داده و او را دفن میکنند . در نوع دیگر یعنی در حالت « جمع شده » ، همچنان که دستان به طرف دهان و سر جمع شده اند ، زانوهایشان هم کمی خم شده اند . اما در حالت « چمباتمه » که به « جمع شده کامل » و « تدفین جنینی » هم معروف است ، دستها و پاها کاملاً جمع شده اند ، درست همانند جنینی در رحم مادر ( دربارهٔ علت آن در گذشته بحث شد ) ، به همین دلیل هم به تدفین جنینی معروف گشته است . باید دقت داشت که این نوع تدفین تنها در قبور خمرهای رسم نیست و گاهی در قبور حفرهای هم دیده شده است .
2. دفن مردگان به پهلوی راست : این نوع تدفین که خیلی کم در فلات مرکزی ایران رایج بوده است ، بیشتر در تپه حصار مشاهده شده است . در این نوع تدفین حالت دستها معیار خاصی ندارند ، گاهی بروی شکم ، نزدیک زانوها و گاهی به سمت کوزهها و ظرفهای دفن شده همراه گور دیده شده است . هنوز اطلاعات دقیقی از علت تمایز این دو نوع تدفین که نوع دوم بیشتر در حصار و در جاهای دیگر کمتر دیده شده ، منتشر نشده است .
3. دفن مردگان به حالت طاقباز : در این نوع تدفین که به ندرت و حتی کمتر از نوع دوم در فلات مرکزی مشاهده شده ، تقریباً بر سه نوع است : طاقباز با پاهای جمع شده به حالت چمباتمه ، طاقباز با پاهای به حالت نشسته و طاقباز با پاهای روی هم انداخته شده ، تنها چند نمونهٔ انگشت شمار از این نوع تدفین گزارش شده که ان هم در تپه حصار دامغان میباشد . ما در اینجا به بعضی از خصوصیات اولین قبر اشاره می کنیم . در اولین نمونه مرده به پشت یا طاقباز دفن شده است ، دستها روی سینه و پاها روی هم افتاده است که متعلق به یک مرد بالغ است . در بعضی از این موارد یافت شده هم یکی از دستها زیر چانه قرار داشته است .